عید85(2)
سلام پسرمامان برای عید باید خونه مامان بابائی می رفتیم من کمی دلهره داشتم چون هوا سرد بود هم خونه مادرجون عیدی شلوغ می شد ولی برخلاف تصور مامان خیلی خوب بود خوش گذشت عمه مریم مچ پاهاتو شکمتو می گرفت می گفت چرا رژیمش نمی دی خیلی چاقه خلاصه خیلی خوش گذشت وقتی داشتیم میرفتیم خونه مامان بابائی رفتیم خونه مامان انسیه برای خداحافظی خاله معصی وعمو یاسرآنجا بودن یه عکس باعمو یاسرانداختی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی