محمدمهدی جانمحمدمهدی جان، تا این لحظه: 17 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

نفس مامان مریم

نقاشی خونه

سلام نفس مامان مریم امروز جمعه 1396/7/7 است هوا بارانی شدید تو در خواب ناز خونه بهم ریخته .داریم خونه رونقاشی میکنیم خیلی سرم درد می کنه طبق دعادت ساعت شس و نیم از خواب بیدارشم ...
7 مهر 1396

یک روز پاییزی نم نم باران

سلام نفس مامان امروز96/07/03 است هوا نم نم باران میاد هوای کاملا پاییزی دلچسبه مامان ماموریت رفتم پیام نور استان ویدئو کنفرانس بود نفس مامان مریم زنگ زد خیلی خوشحال بود چون معلمش آقای فاطمی گفته بود جزء بهترینها هستی  اومدم دیدم تکالیف تو کامل انجام داده بودی انشاالله همیشه موفق باشید
3 مهر 1396

دعای مامان مریم برای روز اول مهر 1396

سلام نفس مامان مریم این دعایم همیشه باتوست فرزند خوبم امروز برایت اینگونه دعاکردم! خدایا ! بجز خودت به دیگری واگذارش نکن! تویی پروردگار او! پس قرارده بی نیازی درنفسش ! یقین دردلش ! اخلاص درکردارش! روشنی دردیده اش! بصیرت درقلبش ! و روزى پر برکت در زندگیش. آمین
1 مهر 1396

اولین روز مهر 1396

سلام نفس مامان الان که دارم این پست رو میزارم ساعت 24: 2دقیقه است نفس مامان تو خواب ناز وراحت انشاالله به حق صاحب همین روزها (سوم محرم )همیشه عایق زندگیت آرام به جلو در حال حرکت باشه پسم فکر یکم درگیره پایان نامه است البته هنوز رو  پرپوزال هستم به امید پیروزی وسربلندی نفس مامان مریم ...
1 مهر 1396

اردوی 18اردیبهشت

سلام نفس مامان مریم ببخشید دیراومدم  درگیرامتحانات نرم دانشگاه خودمان هم امتحانات اداره بودم چون امسال محبت دوستان زیادبود ماروبرای مرافبت امتحانات گذاشتن  تصور کن  یه روز مراقب وروز دیگه دانشجو پشت صدلی امتحان !  بگذریم نفس مامان 12اردیبهشت بودکه برای خانم معلم زنگ زدم که روزمعلم روتبریک بگم بعداز کلی صحبت گفت که شماروبرای اردوی آخرسال فومن می برن 17ردیبهشت ازکلاس که می اومدم برای شمازنگ زدم آ ماده باشی تابرای خریداردو بریم باخستگیی  داشتم ولی خوش گذشت اومدیم خونه دوتایی باکمک هم  کارهاروشروع کردیم وصبح بابا شما روبرد تابه گروه برساند وتمام وقت که اداره بودم باشمادرتماس بودم ...
2 تير 1393