محمدمهدی جانمحمدمهدی جان، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

نفس مامان مریم

دوره استعلاجی چهارماهه

1391/4/27 11:17
نویسنده : مامان مریم
529 بازدید
اشتراک گذاری

باسلام پسرمامان این روزها خیلی سریع  می گذشت ومامان باید دنبال کاربیمه ام به قزوین می رفتیم تصمیم براین شدکه اولین مسافرت خارج ازاستان گل پسرم برای کارمامان باشه بابانقی مامان انسیه عمه رخشی همه باهم رفتیم برف میبارید جاده لغزنده بودبعداز کلی دوندگی گفتن دوسه جلسه کار داره موقع برگشت بابا نقی به مانهاردادبعدازاین باید به فکرختنه کردن پسرمامان می شدیم باکمک دائی پیمان وقت گرفتیم ویه هفته بعدرفتیم بابانادر گفت اداره  کاری داره نتوست بیاد مارفتیم پذیرش گفتن پدر بچه باید امضاکنه تابابائی اومد کلی وقت گرفته شد بعدازاینکه کارتمام شد رفتیم خونه مامان نهار آنجابودیم ومامان انسیه برات کادو خریده بودهمین که رفتیم خونه شروع به بی تابی کردی خلاصه خیلی سریع می گذشت ومامان کم کم  باید برای اداره رفتن آماده می شد 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)