یه روز صبح کاری
سلام عزیزمامان یه روز صبح که مامان وبابائی می خواستیم بریم اداره لباستو تنت کردم مامان داشت وسائلتو آماده می کرد دیدم پسرمامان رو راحتی خوابیده چند تاعکس گرفتم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
سلام عزیزمامان یه روز صبح که مامان وبابائی می خواستیم بریم اداره لباستو تنت کردم مامان داشت وسائلتو آماده می کرد دیدم پسرمامان رو راحتی خوابیده چند تاعکس گرفتم