محمدمهدی جانمحمدمهدی جان، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

نفس مامان مریم

عاشورا 91

1391/9/27 13:41
نویسنده : مامان مریم
620 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس مامان مریم خوبی می خوام کمی از عاشورا 91برات بگم ممکنه  بزرگتر بشی یادت برسلام نفس مامان مریم خوبی می خوام کمی از عاشورا 91برات بگم ممکنه  بزرگتر بشی یادت بره نفس مامان از پارسال مامان انسی نذر داشت برای سلامتی تمامی  جوجوهاش یه  عاشورا روستا بابانقی (سیدان)ناهار دهی کنه مامان  مریم ازطرفی خوشحال بود یاد کودکی خودم افتادم ازطرفی یاد شعر میرن آدمها که نه بابامهش ناصر نه باباامیر است مادر بزرگهام که دیگه نمی تون جائی برن ناراحت شدم نفس مامان  من وشما روز تاسوعا بادایی پیام رستم آباد رفتیم وبابا نادر رفت ماسال خاله معصی بابچه هاش آنجا بودن قورمه سبزی خوشمزه ای درست کرده بود شماوپانیذ تاتونسیتن بازی کردین بعد دایی پیمان وخاله راحله با بچه هاش اومدن خیلی شلوغ کردین شام  مامان جون آبگوشت گذاشت دور هم خوب خوردین مامان مریم خوشحال شد چون خوش بودی فردا روزعاشورا بابانقی ومامان جون وبقیه آقایون رفتن برای انجام بقیه کارها شمابچه ها  خواب بودین حول حوش ساعت ٩/٣٠دایی پیمان وعمویاسر وعمو اکبر اومدن دنبال ما توراه باچند تاهیئت برخوردیم ولی باز زود رسیدیم آنجا بارون اومده بود چون نزدیک رودخانه بود سوزسرماش زیادبود گلی هم بود مامان دوست نداشت از مسجد بیرون برین کفشهاتو قایم کرده بودم خیلی سعی کردی بری پایین چون مهدیا وپانیذ رفته بودن خلاصه به هرزحمتی بود تورا باعکس گرفتن یه ساعتی نگه داشتم بعد از عمه سوری وکمکهای نیروهای نامحسوس کفشاتو پیداکردی تادلت خواست بازی کردی بعداز غذا دادن هیئت اومدیم رستم آباد خونه بابا نقی بعد شام بادایی پیام اومدیم خونه که گل پسرمامان آماده بشه برای مدرسه رفتن اجرت باسیدالشهدا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان ماني مسافر كوچولو
27 آذر 91 11:33
سلام
ممنونم- ليست دوستان رو اكي كردم
هواي سرد وبرفي جاي ما هم خالي
خوش بگذره هواي برفي


سلام خواهش می کنم مانی جون چطوره خوبه امروز هوا آفتابی ولی خیلی سرده برام دعا کن مامانم برای کنترل دیابت بیمارستان بستری شده توروبخدادعاکن ممنون
مامان ماني مسافر كوچولو
28 آذر 91 16:01
سلام مريم جون اينت ما خيلي كنده چند بار واست پبغام گداشتم نيومد فك كنم -ايشا.. مادر هر چه زود تر خوب ميشن نگران نباش گلي-مادر شوهر من هم چند روز پيش تو رشت بستري شد الان خونه اومده-مواطب مامانت باش سعي كن هر ماه بره ديابتشو كنترل كنه نزار تنبلي كنه مادر شوهر من خيلي تنبلي ميكنه نميره-چيزي نيست تحت كنترله ديگه خوب ميشه مياد خونه
بازم بهت سر ميزنم اگه اومدي بنويس حالشون چطوره


سلام عزیز خوبی رفتم بیمارستان پیش مامانم ممنون که پیغام گذاشتی دست دردنکنه یه لحظه رفتم وبلاگ مخمدمهدی ولی مدیر اداری کارداشت رفته بودم اتاق آن مانی جون چطوره شماخوبی خانواده مخترم خوب هستند اتفاقا دیشب حرف شمارو برای مخمد مهدی وباباش زدم آنها هم خوشحال شدن که شمالی هستید مخمدمهدی می گفت یه شب من باید باپسرش چت کنم گفتم باشه باخاله هماهنگ میکنم کلی ذوق می کرد
مامان ماني مسافر كوچولو
28 آذر 91 18:10
اومدم نبودي ايشا.. كه حال مامان خوبه؟
مامان ماني مسافر كوچولو
29 آذر 91 19:29
سلام باشه با محمد چت ميكنم خوشحال ميشم ولي ماني خيلي كوچولو فقط 2سالشه بلد نيست
مامان خوبه؟اومدي بيا تو وبم بگو حال مامان چطوره
تابعد باي


سلام خوبی مانی جون چطوره شما خوبید انشاالله همیشه خوب وسلامت باشید مامان قندش تنظیم نشده چون آنقدر رومابچه ها حساس است انشاالله همه مامانها سالم باشن مامان ماهم خوبشه چه خبر از لنگرود چه خبر امیدوارم خانوده شما همه خوبوخوش باشن من تا ساعت 10اداره هستم بعد کلاس دارم باید برم مانی روببوس شب یلدارخوبی داشته باشید