استادچی بو
سلام نفس مامان این مطلب رو باکمک خودت دارم می ذارم چون از این فرمها خوشت اومده امیدوارم بزرگ شدی یادت بیاد ولی بابا نادر همش برای شام خوردن عجله داره خیلی صدا می کنه نفس مامان امروز خونه خاله راحله رفته وبا مائده ومهدیا بازی کرده وبعد از آنجا با بابانادر پارک رفته وخیلی خسته به خاطر همین روتختش کنارم خوابش بردو منم بقیه عکسها رو گذاشته وامیدوارم خوابهای خوبی ببینی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی